در آستانه انتخابات، عُرضه کنترل قیمتها نیست اما شعار پُشت شعار!
✍امید فراغت/روزنامه نگار
این روزها همه افراد از جریانهای مختلف برای دعوت مردم به پای صندوق رای تبلیغ میکنند ولی این افراد اندکی تامل میکنند که چرا باید از مردم برای شرکت در انتخابات خواهش کرد؟! آیا از انتقادات آنها خبر دارند؟!آیا از افزایش قیمت طلا، آهن، شن، ماسه، سیمان، سکه، خودرو و …خبر دارند؟! آیا از مصائب زندگی ملت با خبر هستند؟! آیا میدانند که اگر برخی با شرافت برخورد میکردند و حرمت رای و جایگاه ملت را حفظ میکردند، امروز نیازی به خواهش کردن برای دعوت از مردم به پای صندوق رای نبود؟!
برای مثال مردم میپرسند آقایان با این همه ادعا چرا قدرت کنترل قیمتهای داخلی را که امری ساده و در ید آنهاست را ندارند؟ چرا بر این ادعا هستند که تحریم ها اثر گذار نیست؟ فشار اقتصادی موجود به چه قشری از جامعه آسیب وارد کرده است؟ چرا کسی برای این سوالها پاسخی ندارد؟!
مشارکت بالا یا پایین ارتباطی با واقعیت اقتصادی جامعه امروز ندارد! انتخابات و حضور در انتخابات یکی از الزامات دموکراسی و حکومتهای مردمی است ولی مردم اعتراض دارند و میگویند اگر قرار است مقاومت همگانی صورت بپذیرد و همه یک نگاه واحد داشته باشند به مجلس آتی شورای اسلامی احتیاج نیست! به عنوان مثال رئیس جمهوری یا یک مقام دیگر طی ابلاغیه ای مردم را تفهیم موقعیت کنند و عدم رعایت آن را جرم اعلام کنند!مجلسی که توان استیضاح وزیر ندارد و نمیتواند به مردم خدمت کند به چه درد میخورد!
حال برخی مدعی هستند که اگر انقلابیون در مجلس بیایند وضعیت به شکلی دیگر خواهد بود، نکته اینکه مجلس غیر انقلابی و مجلس انقلابی در برابر واقعیت موجود جامعه چه کاری میتوانند به انجام برسانند؟ سال هاست در حوزه سیاست چرخش های مختلف از چپ و راست و میانه وجود دارد اما چرخش مطلوب اقتصادی، فرهنگی و …صورت نپذیرفته است و با وجود انتقال قدرت اما موجودیت های اقتصادی و فرهنگی و …ثابت است و مجلس آتی نیز تداعی کننده مجلس های گذشته خواهد شد.
به نظر نگارنده گاه نباید قدرت و توانایی برخی مسئولان را در رشد و توسعه جامعه و همین طور شعارهای حماسی شان دید همین که عُرضه کنند و قیمت ها را کنترل کنند! باید عنوان دانا و توانا را به آنان اطلاق کرد!
مسئولان بدانند با شعار و حرفهای تحکمی و بایدبایدها وضعیتی درست نخواهد شد و مردم اعتماد پیدا نمیکنند. برای مثال هر روز ژست میگیرند و تحکم میکنند که خانه باید ارزان شود! با وجود افزایش قیمت مصالح ساختمانی چطور عنوان می کنند که قیمت خانه باید کاهش پیدا کند؟! مردم متوجه این ادعاهای پوچ هستند و در کف جامعه مصائب را با پوست و گوشت خود احساس میکنند.
واقعیت به نقطه ای رسیده است که حفظ وضع موجود برای اکثریت مردم تبدیل به آرزو شده است بنابراین باید پذیرفت که از نشانه های کوچک میتوان قواره جامعه را ارزیابی کرد! نشانه ها و کمیت و کیفیت قیمت ها و عدم ثبات بازار و …نشان دهنده ابعاد پیدا و پنهان سیاست و اقتصاد جامعه است. واقعیت موجود نگران کننده است بنابراین برای فهم درست باید جهان و واقعیت های موجود آن را درک کرد به عنوان مثال سرانه درآمد هر ایرانی در سال گواه درستی یا نادرستی ادعاهای گوناگون است! وقتی به دنبال قوی شدن در عرصه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و …هستیم پیام این شعار این است که هنوز قوی نشده ایم بنابراین آیا با ادبیات پیشین قوی خواهیم شد؟! آیا با روش و منشهای پیشین قوی خواهیم شد؟! اکثریت کسانی که در معرض انتخاب مردم برای ورود به مجلس هستند طرح و برنامه ارائه نداده اند و با ایجاد مغناطیس فقط دوست دارند به مجلس بروند از واقعیت های موجود جامعه خبرِ آن چنانی ندارند اما مجلس را دوست دارند! بنابراین آیا با چنین افرادی در مجلس، می توان قوی بودن را تجربه کرد؟! وقتی سخنان بزرگان این بوده است که مجلس در راس امور است آیا واقعیت های موجود نباید نگران کننده باشد؟
در پایان این نکته یادآوری میشود که اگر قرار است مسئولان قابل باور باشند و مردم به حرفهای آنها گوش کنند، باید توانایی کنترل فعل و انفعلات بازار و همین طور نوسان قیمت ها را داشته باشند وقتی یک اظهار نظر مقام خارجی بر اقتصاد کشور اثر مثبت یا منفی می گذارد یعنی اینکه باید از واقعیت های جامعه جهانی فاصله نگیریم!
پایگاه خبری پرتو البرز